مادر...

سلام دوستای عسیسم ایشاالله عیدتون مبارک بوده باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!! میدونم یه روز دیر اومدم اما امروز یه امتحان سخت و مسخره ای داشتیم واسه همین نشد آپ کنم به هر حال روز مادر مبارک

این شعر و هم از یه جا خوندم خیلی خوشم اومد در باره ی مقامه والای مادره پیشنهاد میکنم حتما بخونین که اگه نخونین از کفتون رفته زیاد هست اما فوق العادست

مادر....

آسمان را گفتم

می توانی آیا

بهر یک لحظه‌ی خیلی کوتاه

روح مادر گرد ی

صاحب رفعت دیگر گردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

کهکشان کم دارم

نوریان کم دارم

مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم

***

خاک را پرسیدم

می‌توانی آیا

دل مادر گردی

آسمانی شوی و خرمن اختر گردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

بوستان کم دارم

در دلم گنج نهان کم دارم

***

این جهان را گفتم

می‌توانی آیا

لفظ مادر گردی

همه‌ی رفعت را

همه‌ی عزت را

همه‌ی شوکت را

بهر یک ثانیه بستر گردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

آسمان کم دارم

اختران کم دارم

رفعت و شوکت و شان کم دارم

عزت و نام و نشان کم دارم

***

آن جهان را گفتم

می‌توانی آیا

لحظه‌ای دامن مادر باشی

مهد رحمت شوی و سخت معطر باشی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

باغ رنگین جنان کم دارم

آنچه در سینه‌ی مادر بود آن کم دارم

***

روی کردم با بحر

گفتم او را آیا

می‌شود اینکه به یک لحظه‌ی خیلی کوتاه

پای تا سر همه مادر گردی

عشق را موج شوی

مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

بیکران بودن را

بیکران کم دارم

ناقص و محدودم

بهر این کار بزرگ

قطره‌ای بیش نیم

طاقت و تاب و توان کم دارم

***

صبحدم را گفتم

می‌توانی آیا

لب مادر گردی

عسل و قند بریزد از تو

لحظه‌ی حرف زدن

جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی

گفت نی نی هرگز

گل لبخند که روید ز لبان مادر

به بهار دگری نتوان یافت

دربهشت دگری نتوان جست

من ازان آب حیات

من ازان لذت جان

که بود خنده‌ی اوچشمه‌ی آن

من از آن محرومم

خنده‌ی من خالیست

زان سپیده که دمد از افق خنده‌ی او

خنده‌ی او روح است

خنده ی او جان است

جان روزم من اگر, لذت جان کم دارم

روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم

***

کردم از علم سوال

می‌توانی آیا

معنی مادر را

بهر من شرح دهی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

منطق و فلسفه و عقل و زبان کم دارم

قدرت شرح و بیان کم دارم

***

در پی عشق شدم

تا درآئینه‌ی او چهره‌ی مادر بینم

دیدم او مادر بود

دیدم او در دل عطر

دیدم او در تن گل

دیدم او در دم جان‌پرور مشکین نسیم

دیدم او در پرش نبض سحر

دیدم او در تپش قلب چمن

دیدم او لحظه‌ی روئیدن باغ

از دل سبزترین فصل بهار

لحظه‌ی پر زدن پروانه

در چمنزار دل‌انگیزترین زیبایی

بلکه او درهمه‌ی زیبایی

بلکه او درهمه‌ی عالم خوبی, همه‌ی رعنایی

همه جا پیدا بود

همه جا پیدا بود

 

امیدوارم خوشتون اومده باشه حالا که شعره به طولانیی رو خوندین یه نظره کوچول هم بدین!!!!!

نظرات 6 + ارسال نظر
فرزاد چهارشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:07 ب.ظ http://www.jalebtarinha.blogsky.com/

به بهشت نمیروم اگر مادرم آنجا نباشد

دم شما گرم اییییییییییییییییییییییییییول

ستوده پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:25 ق.ظ http://saba055.blogsky.com/

سلامممممممممممممم.
هورررا اول شدم .
آخ جون حالا من هدیه میخوام دختر شیطون بلا.
راستی تو چرا پیدات نیست هان

سلام قول میدم زود بیام

ستوده پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ق.ظ http://saba055.blogsky.com/

روز زنت مبارک روز مادر هم به تو مادر آینده مبارک .
میگم چرا این قالب نظراتت کج وکوله است

ستوده یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:03 ب.ظ http://saba055.blogsky.com/

سلام دختر شیطون بلا.
تو کجایی چرا نمیبینمت خبری ازت نیست .
اومدم ببینم زنده هستی یا تو امتحان ها خدایی نکرده تلف شدی .

سلام خدا خیرت بده که سر زدی بخدا اینخده توو این امتحانا خسته شدم که چی الان بعد یه ماه اومدم جواب نظر بدم بخدا از بس که این درسا زیاده وقت نمیشه .بازم شرمنده دیر شد

ستوده یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:05 ب.ظ http://saba055.blogsky.com/

اگر میخوای قالب کج وکوله ات را عوض کنی میتونم بهت کمک کنم دخمل جان

نگو دیگه تورو خدا مگه چیکاره این قالبم همه میگن کجو کوله ست

Eli jooon شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ق.ظ

ووواااای خداجونم...!
عالییییییییییییییییییی بود!!!
فوق العاده اس...
خیری خیری جیجری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام عزیزم
مرسیییییییییییییییییییییییییی!!!
همچنین جیگررررررررررررررررررررررررر!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد